سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاه زندگی

کتاب کدهای انرژی - دکتر سو مورتر

کتاب کدهای انرژی (سیستم 7 مرحله‌ای برای بیداری روح، شفای بدن و داشتن بهترین زندگی) نوشته دکتر سو مورتر برای اولین بار توسط سایت مثل خورشید و مترجمان زحمتکش این سایت برای شما عزیزان تهیه و گردآوری شده است.

https://www.amazon.com/Energy-Codes-7-Step-System-Awaken/dp/1501169300

https://meslekhorshid.com/product/energycodesbook/


نظر بعضی از نویسندگان و سخنرانان معروف و مشهور درمورد کتاب کدهای انرژی نوشته دکتر سو مورتر

کتاب کدهای انرژی

“کتاب کدهای انرژی بینش‌هایی عمیق و تکنیک‌هایی کاربردی و قدرتمند ارائه می‌دهد که به شکلی ماهرانه دنیای علم و معنویت را که همواره به هم آمیخته‌اند، با هم ادغام می‌کند تا به آشکارسازی حقیقت وجودی و عمق شکوه و عظمت ما کمک کند. در این کتاب خارق‌العاده، دکتر سو مورتر به شما کمک می‌کند تا زندگی کامل‌تری داشته باشید و توانایی‌های واقعی خود را متجلی کنید.”

جک کنفیلد- نویسنده‌ی مجموعه کتاب‌های سوپ جوجه برای روح و کتاب اصول موفقیت: چگونه از جایی که هستی به جایی که می‌خواهی برسی.

“دکتر سو مورتر، در این کتاب فوق‌العاده قدرتمند پلی به قلمروهای علم، معنویت و تحول فردی حقیقی می‌زند. سال‌ها تحقیق، بررسی و ممارست او زندگی شما را در جهت مثبت و نیکویی تغییر خواهد داد. وقتی از این ابزارهای عملی و اثبات شده استفاده کنید، ذهن، بدن و واقعیت خود را بهبود می‌بخشید.”

دکتر جو دیسپنزا- نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز.

“کتاب کدهای انرژی دکتر سو مورتر، در دلِ تغییر فزاینده در سلامت و آگاهی بشر، زمینه‌ی جدیدی را با رویکردی چند زمینه‌ای برای شفا و بهبودی ایجاد می‌کند. او با آمیختن هنرهای حرکتی یوگا و تنفس انرژی‌بخش، باور عمیق و مراقبه‌های گسترده در قلب، خوانندگان خود را به بزرگترین تجربه‌ی شفابخشی – خیزش ذهن به کشف فزاینده‌ای از روح و رسالت می‌برد.”

جیمز ردفیلد- نویسنده‌ی پرفروش شماره‌ی یک نیویورک تایمز برای کتاب پیشگویی سِلستین

“کتاب کدهای انرژی، کتابی برجسته و قابل استفاده و مملو از اصول و تمریناتی قدرتمند، عمیق و تحول‌آفرین است که هم قابل فهم هستند و هم مناسب. دکتر سو مورتر انسانی فهمیده و روشنفکر است که بین آسمان و زمین پل می‌زند و ما را کاملاً به خلاقیت خودمان دعوت می‌کند. من شدیداً مطالعه‌ی این کتاب را توصیه می‌کنم.”

آنیتا مورجانی- نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز.

“دکتر سو مورتر در کتاب کدهای انرژی به طرز ماهرانه‌ای معنویت و علم را ادغام می‌کند به همان شکلی که زندگی در حال تغییر است. دکتر سو سال‌ها تحقیق و تجربه‌ی خود را در این کتاب یاری‌بخش قرار داده است که هیچ کتاب دیگری به مانند این کتاب به تحول شما کمک نخواهد کرد. شما هم اکنون کلیدی قدرتمند برای تحول واقعی در دستان خود دارید. از آن استفاده کنید.”

مایکل برنارد بِکویت- نویسنده کتاب آزادی روحانی و کتابِ راه و رسم زندگی با قوه‌ی شهود

 


زندگینامه تی دی جیکس + کتابها و سمینارهایش

    نظر

تی دی جیکس یکی از موفق‌ترین سخنرانان و کارآفرینان جهان، همان کسی است که روزی به دلیل اختلالات گفتاریش نمی‌توانست جلوی جمعیتی از مردم صحبت کند. مردی سیاه پوست با هیکلی تنومند و البته صدا و زبانی رسا که امروزه الهام‌بخش بسیاری از مردم در سراسر دنیاست. در زندگی او نکات جالبی وجود دارد که می‌تواند هر انسان ناامید و بی‌انگیزه‌ای را زنده کند. تحقیقات نشان داده است نه‌تنها در آمریکا، بلکه او در سراسر دنیا طرافداران زیادی دارد. علاوه بر این، او الهام‌بخش انسان‌ها و کارهایی بزرگ نیز بوده است. در این مطلب قصد داریم ابعاد مختلف زندگینامه تی دی جیکس و بیوگرافی تی دی جیکس را زیر ذره‌بین ببریم. بعد از آن، کتاب تی دی جیکس و نحوه دانلود کتاب تی دی جیکس را بیان می کنیم.


 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/T._D._Jakes

تی دی جیکس کیست؟


تی دی جیکس

توماس دکستر جیکس یا T. D. Jakes کشیش، نویسنده و فیلمساز اهل ایالات متحده آمریکا است. زندگی این فرد به عنوان یک سیاه‌ پوست در کشوری مانند آمریکا که نژادپرستی همچنان پدیده‌ای رایج است، با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بوده است. مراسمات سخنرانی او در مکان‌های مذهبی مانند کلیساها و سالن‌های همایش در آمریکا همواره بینندگان متعددی دارد.

او امروزه یکی از موفق‌ترین سخنرانان انگیزشی در دنیا است که با صدا و فن بیان رسا و قدرتمند خود هر مخاطبی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شاید شما هم، تاکنون قطعه‌هایی از سخنرانی‌های او را در شبکه‌های اجتماعی مانند یوتیوب یا اینستاگرام دیده باشید. او واقعا یک سخنران فوق‌العاده است و می‌تواند تفاوت زیادی در نگرش انسان به مشکلات، زندگی، امید، خداوند، شجاعت و… ایجاد کند.

اما آیا او از روز اول در همین سطح بالای موفقیت بوده است؟ خیر! مطالعه زندگینامه تی دی جیکس می‌تواند روند رشد و موفقیت او را نشان دهد. توماس در طول زندگی خود مشکلات عدیده‌ای داشته است که یکی از بزرگ‌ترین آن‌ها اختلالات گفتاری و زبانی او بوده است. اگر می‌خواهید بدانید که او چگونه به این جایگاه رسیده است، تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.

او در صحبت‌هایش با Christianity Today به مواهب معنوی و قدرت خداوند اشاره می‌کند و می‌گوید:

«زمانی که فردی وارد زمان‌بندی و هدف خداوند برای زندگی خود می‌شود، خداوند این قدرت را دارد که حتی با وجود ظرفیت کم و پایین آن شخص، او را به بالاترین درجات و پتانسیل برساند. فقط به این دلیل که چنین فردی حاضر است خود را در اختیار و طاعت خداوند بگذارد.»

 

برای مطالعه کامل این مقاله وارد سایت مثل خورشید شوید.


چگونه حسرت گذشته را نخوریم و احساس پشیمانی نکنیم؟

    نظر

چگونه حسرت گذشته را نخوریم و احساس پشیمانی نکنیم؟ این سؤال را ماروین، یکی از شنوندگان پادکست، برایمان ارسال کرده است.

منبع: https://markmanson.net/regret

«سلام جناب آقای جان. من مردی 72 ساله هستم که چهار فرزند بالغ دارم. همسرم از دنیا رفته است. روی هم رفته زندگی خوبی داشته‌ام و فکر میکنم در بسیاری از سال‌های عمرم به خداوند خدمت کرده‌ام.

اما میتوانم فرصت‌های گذشته‌ زندگی‌ام که از دست رفته‌اند را به یاد بیاورم: مأموریت‌ها، سفرهای کوتاهی که آنها را رد کرده‌ام، مأموریت‌هایی که آنها را پشتیبانی نکردم، حتی فرصت‌هایی تخصصی و حرفه‌ای که آنها را نپذیرفتم و احتمالا باید در هر مرحله از آن مسیر را‌ه‌های بهتری برای سرمایه‌گذاری و جبران وقتم داشته باشم.

اکنون در این سن و سال، حسرت‌ها و پشیمانی‌هایی از گذشته‌ام را مدت‌های طولانی است که در ذهنم نگه داشته‌ام.

همه‌ این حسرت‌های کوچک روی هم انبار شده‌اند و  ذهنم را اینطور درگیر کرده‌اند که مدام با خودم میگویم: آیا برای پیرمردی مثل من ممکن است که گذشته‌ خود را مرور کند و به این نتیجه برسد که آیا من مکررا در طول آن سال‌ها اراده‌ خداوند را از دست داده‌ام؟

یا آیا کسی که امروز هستم اراده خداوند است که به طور کامل در تمام تصمیمات من متجلی شده و بنابراین ابدا هیچ حسرتی نباید داشته باشم؟

یک مرد مسن ایماندار به خداوند و مقدرات و قدرت مطلق او، باید چگونه به شکست‌ها، تقصیرات و فرصت‌های از دست رفته‌ گذشته‌اش نگاه کند؟»




چگونه حسرت گذشته را نخوریم

چگونه حسرت گذشته را نخوریم


در ایمان خود ثابت قدم بمانید تا به پاداش برسید. بسیار خب، همانطور که می‌توانید تصور کنید، این دقیقا به هدف میزند. او 72 ساله است و من (نویسنده= جان پایپِر) 73 ساله. من آن مرد هستم درسته؟ من و ماروین هر دویمان در دهه‌ هفتاد زندگیمان هستیم.

ما هر دو بیشتر عمرمان را به گذشته‌ زندگی‌مان فکر می‌کنیم. و هیچ چیزی وجود ندارد، مطلقا هیچ چیزی وجود ندارد که بتوان گذشته را عوض کرد و این گاهی اوقات خیلی من را ناراحت میکند. این گاهی اوقات به شدت من را آزرده می‌کند.

سی و سه سال دوران خدمت من به عنوان معلم معنوی کامل شده است. من خدمت خود را در سال 1980 آغاز کردم و در سال 2013 بازنشسته شدم.

هر ثانیه از خدمتم، هر کلامی که بر زبان آوردم، هر نگرشی که داشته‌ام، هر کاری که انجام داده‌ام یا انجام نداده‌ام، در ملکوت و مقدرات الهی ثبت شده‌است و آنها از کوه اورست ثابت‌تر و تغییرناپذیرتر هستند.

هر کاری بکنم، هر کاری، آن سال‌ها را بهتر یا بدتر نمیکند. این فکر خوبی است. منظورم این است که تا آنجا که امکان دارد واضح و روشن است. درست است؟

اما این فکر تا زمانی که کارتان با زندگی تمام نشده است و به گذشته نگاه نکرده‌اید، شما را ناراحت نمیکند. من عادت داشتم که به چیزهایی مانند: «میخواهم کمی بهتر باشم. میخواهم بهتر شوم» فکر کنم.

بسیار خب، اینها همه تمام شده است. قرار نیست شما چیزی را بهتر کنید. تمام شده و رفته است. قرار نیست آن سی و سه سال بهتر یا بدتر شود.

و خب، ماروین فقط دارد به این مسئله دوباره نیرو می‌دهد. ممنونم از تو ماروین. سؤال خوبی پرسیده‌ای. واقعا خوب است. با این درک و آگاهی که اکنون نسبت به نحوه‌ نگاه به گذشته دارم، چند چیز است که می‌توانم برایتان بگویم:




خاطرات، شما را فریب می‌دهند.

خاطرات گذشته‌ ما کاملا و مطلقا غیر قابل اعتماد هستند. اگر سعی کنید که میزان موفقیت‌ها و شکست‌های گذشته‌ خود را بسنجید - خوبی در مقابل بدی، دوست داشتن در مقابل نفرت داشتن، مفید بودن در مقابل مفید نبودن قرار می‌گیرد و به این شکل گویی دارید با خودتان شوخی می‌کنید. خاطرات ما کاملا بی‌فایده هستند، به چهار دلیل.




بسیاری از اشتباهات و گناهان ما از چشم‌مان پنهان هستند.

من خیلی از چیزها را در این مدت زمان طولانی کاملا فراموش کرده‌ام. ده هزار چیز است که من به یاد نمی‌آورم که شاید خوب بوده‌اند و شاید هم بد بوده‌اند. نمیدانم. آنها را به یاد نمی‌آورم. اگر تلاش کنم که گذشته‌ام را در ذهنم مرور و بازسازی کنم و چیزهایی را اضافه کنم، قطعا نا امید میشوم.

قلب‌مان فریبکار است. قلب چیزهایی را خوب جلوه میدهد در حالی که خوب نبوده‌اند.خودمان را فریب میدهیم.

حتی خاطره‌ خوب هم الزاما نمیتواند در روز جزا مدرک مهمی باشد. بنابراین از تفکر خیلی زیاد در مورد خاطرتان چه خوب و چه بد هوشیار و مراقب باشید.



حسرت‌ها و پشیمانی‌ها را فقط برای یک چیز به یاد آورید

خوب است که اشتباهات و گناهان‌مان را به یاد بیاوریم و احساس پشیمانی کنیم. احساس پشیمانی فقط برای همین خوب است. این حس پشیمانی هم به چهار دلیل خوب است.

زندگی بدون حسرت‌ و پشیمانی‌ یک سراب است. اگر به گذشته‌تان نگاه کنید و اشتباه و گناهی در آن نبینید و از اشتباهات و گناهان‌تان احساس ندامت و پشیمانی نکنید، پس واقعیت را نمیبینید.

واقعیت را احساس نمیکنید. شما سراب میبینید. همه‌ ما گناهکار هستیم و در زندگی مرتکب اشتباهاتی شده‌ایم. نگرش‌ها، کلام و اعمالی داشته‌ایم که خداپسندانه نبوده‌اند بلکه خودخواهانه بوده‌اند، از روی محبت نبوده‌اند بلکه از روی سنگدلی بوده‌اند، از سر ایمان نبوده‌اند بلکه از سر ترس بوده‌اند.

چیزهای بسیار زیادی بوده‌اند که از دهان‌تان بیرون آمده‌اند و قصدشان ساختن نبوده‌اند و مسیرهای خوب بسیار زیادی بوده‌اند که با انگیزه‌های اشتباه طی شده‌اند. زندگی بدون حسرت، سراب است.

روزهایی که کارهایی انجام داده‌اید که شما را از خدا جدا کرده است را به یاد بیاورید. روزهایی که نا امید و بدون خدا بوده‌اید.

مطمئنا دلیل این خاطره این است که به سپاسگزاری ما از فضل و رحمت خداوند وابسته است و حس قدردانی ما را تشدید میکند.

و آخرین دلیل برای به یاد آوردن اشتباهات و گناهانمان در زندگی. انسان درستکار هرگز گذشته‌ی حسرتبار خود را فراموش نمیکند. او خدا را شکر میکند که راه نجات و جبران اشتباهاتش را پیدا کرده است.

بنابراین، من چنین نتیجه‌گیری میکنم که به یاد آوردن اشتباهات و گناهان و احساس پشیمانی و ندامت از آنها خوب است.


جویس مایر کیست؟

    نظر

جویس مایر در تاریخ 4 ژوئن 1943 میلادی معادل با 13 خرداد 1322 در جنوب سنت لوئیس بدنیا آمد. پائولین جویس مایر نویسنده پرفروش، سخنران و معلم معنوی است. او بیشتر زندگی خود را وقف تدریس و سخنرانی درمورد کلام خداوند کرده است.

جویس مایر

پس از تولد جویس مایر، پدرش به ارتش رفت تا در جنگ جهانی دوم شرکت کند. جویس مایر در مصاحبه‌های خود گفته است که پدرش به او تجاوز جنسی می‌کرده و این تجربه تلخ خود را با مردمان بسیار زیادی به اشتراک گذاشته است.

جویس مایر از دبیرستان فنی اوفالُن فارغ التحصیل شد و پس از مدت کوتاهی با یک فروشنده اتومبیل ازدواج کرد.

این ازدواج فقط 5 سال دوام داشت. جویس مایر معتقد بود که شوهرش بارها به او خیانت کرده و او را وادار کرده‌است که از محل کارش، چک لیست حقوق را از کارفرمایش بدزدد. جویس مایر هم اینکار را انجام داد و با این پول دزدی برای تعطیلات به کالیفرنیا رفتند؛ البته چندسال بعد جویس مایر تمام این پول را به کارفرمایش برگرداند. بعد از اینکه جویس مایر از همسر اولش طلاق گرفت، با دِیو مایر آشنا شد و در تاریخ ژانویه 1967 میلادی با هم ازدواج کردند.

صبح یک روز در سال 1976 که جویس مایر در حال رفتن به سر کار بود به شدت دعا میخواند و آن هنگام شنید که گویی خداوند نام او را صدا می‌زند. در این باره می‌گوید:

"...من هیچ دانشی نداشتم، به کلیسا نمی‌رفتم و در زندگی‌ام مشکلات بسیار زیادی داشتم و به کسی نیاز داشتم که به من کمک کند که ناگهان آن صدا را شنیدم..."

جویس مایر، در ابتدا، کار موعظه‌گری خود را از کافه تریای محله خودشان شروع کرد. بعد از آن در کلیسایی در شهر فنتون به کار خود ادامه داد. همچنین شروع به پخش برنامه رادیویی 15 دقیقه‌ای در ایستگاه رادیویی سنت لوئیس کرد.

جویس مایر در سال 1985 از کلیسا استعفا داد و بصورت انفرادی کار موعظه گری خود را ادامه داد.

در سال 1993 به پیشنهاد دِیو، جویس مایر شبکه تلویزیونی خود را با عنوان "زندگی شاد روزانه" راه اندازی کرد که این برنامه با 61 زبان مختلف در بیش از 1000 ایستگاه تلویزیونی و رادیویی پخش می شود. در سال 2002 ناشر کتابش، به جویس مایر 10 میلیون دلار برای پرداخت حق چاپ پرداخت کرد.
 
داستان زندگی جویس مایر

به گفته جویس مایر، پدرش بیش از 200 بار به او تجاوز کرده بود. پدری که قرار بود به او اعتماد کند و تکیه‎گاهش باشد، پدری که باید او را حفظ می‌کرد به جویس مایر تا سن 18 سالگی تجاوز می‌کرد. در حالی که جویس مایر، دوران کودکی و جوانی سختی را گذراند اما در رابطه با خداوند روح خود را ترمیم داد.
جویس مایر می‌گوید: می دانم که خدا مرا از آن شرایط سخت تجاوز پدرم به من، خارج نکرد ، اما او به من قدرت داد تا از این طریق عبور کنم. خدا نقشه ای داشت. خداوند آنچه را که شیطان به معنای آسیب و شکست به من رساند ، برداشت و آن را به خوبی و خیر تبدیل کرد." جویس مایر یک برادر با نام دیوید هاچیسون دارد.
 
همسر جویس مایر کیست؟ فرزندان جویس مایر

همسر جویس مایر، دیو مایر متولد 1967 می باشد. دیو و مایر بیش از پنجاه سال است که با هم ازدواج کرده اند و چهار فرزند به نام های لئورا، دیوید، دانیل و سندرا و 11 نوه دارند.
 
دارایی‌های جویس مایر چقدر است؟ (ثروت جویس مایر)
با توجه به گزارش وب سایت (ارزش خالص دارایی‌های سلبریتی‌ها) ارزش خالص دارایی جویس مایر 8 میلیون دلار است. (در جای دیگر ارزش خالص دارایی‌های او را 25 میلیون دلار تخمین زده‌اند) او صاحب چندین خانه است و با جت شخصی خود سفر می‌کند و به خاطر داشتن این نوع سبک زندگی، مورد انتقاد بعضی از افراد قرار گرفته است و در پاسخ گفته است برای نعمت‌ها و برکت هایی که خداوند به انسان می دهد نیازی نیست از کسی عذرخواهی کنم.
 
معرفی کتاب‌های جویس مایر

جویس مایر، نویسنده کتاب های زیادی می باشد که پنج مورد از این کتاب ها جزو کتاب های پرفروش نیویورک تایمز به شمار می آیند. در ادامه دو کتاب پرفروش از جویس مایر را معرفی می‌کنیم.
مخاطبان جویس مایر بسیار زیاد هستند چون سخنرانی هایش را با تکنیک های فن بیان با جذابیت به خصوصی همراه می کند طوری که وقتی پای صحبت های او می نشینید گذشت زمان را احساس نمی کنید.

کتاب های چاپی و دانلودی جویس مایر را از کجا تهیه کنم؟

کتاب های بسیار کمی از خانم جویس مایر در ایران ترجمه شده است. دو کتاب پرفروش و نایاب از ایشان توسط تیم ترجمه سایت مثل خورشید برای شما عزیزان ترجمه شده است. این دو کتاب در هیچ سایت دیگر و فروشگاه کتابی موجود نیست و برای تهیه این دو کتاب فقط می توانید از طریق سایت مثل خورشید تهیه کنید. کتاب چگونه هدایت‌های خداوند را دریافت کنیم و کتاب قدرت دعای ساده دو کتاب پرفروش و محبوب از جویس مایر هستند که هم اکنون می توانید از سایت مثل خورشید تهیه کنید.

https://meslekhorshid.com/product-category/masters-of-self-improvement-and-spirituality/joyce-meyer-all/

https://play.google.com/store/apps/details?id=org.joycemeyerministries.app&hl=en&gl=US

https://twitter.com/joycemeyer?lang=en


چگونه افکار منفی را کنترل کنیم

چگونه افکار منفی را کنترل کنیم ؟ افکار، تبدیل به اشیا می شوند. جیم کویک متخصص حافظه و تندخوانی و سخنران بین المللی، معتقد است که اگر مردم می دانستند که ذهنشان چقدر قدرتمند است، آن وقت، به چیزهایی که نمی‌خواستند واقعیت داشته باشد نه فکر می کردند، نه بیان می کردند و نه احساس می کردند.

منظور این نیست که اگر یک فکر منفی داشته باشید زندگی تان ویران می شود. فکر کردن به چیزی و تجلی آن یک شبه اتفاق نمی افتد. بلکه تداوم یک فکر منفی منجر به ایجاد و خلق آن چیز می شود. برای افکار مثبت هم همینطور است. تداوم یک فکر مثبت است که موجب تجلی و خلق آن خواسته و رویا می شود.

https://www.mayoclinic.org/healthy-lifestyle/stress-management/in-depth/positive-thinking/art-20043950

https://www.verywellmind.com/what-is-positive-thinking-2794772


چرا انسان ها این موضوع را نمی دانند یا اگر می دانند اینقدر راحت از کنار آن رد می شوند؟ آیا به این دلیل است که ما نمیتوانیم سلول های خاکستری مغزمان را ببینیم؟ یا به این دلیل است که ارتباطی بدیهی بین فکر و اتفاقات زندگی نمی‌بینیم؟ چرا درک چنین چیزی برای مردم اینقدر سخت است؟

 

چگونه افکار منفی را کنترل کنیم


از نظر جیم کویک، وقتی که متولد می شویم، ذهن مان یک لوح سفید و خالی است. اینطور نیست؟ هیچ چیزی در ذهن نیست تا زمانی که تجربه ای بدست بیاوریم و سعی کنیم از درد و رنج دوری کنیم. بعد به سمت مراقبه و مدیتیشن می‌رویم تا این تجربیات و تمرینات از ما محافظت کنند. این تمرینات بسیار مفید هستند چون ما را به لحظه حال می‌آورند. با این آگاهی که افکارمان لزوما خود ما نیستند.

اگر چنین نجواهایی در ذهن دارید:

من خاطره وحشتناکی دارم که نمی توانم آن را فراموش کنم
من خیلی پیر شدم
من به قدر کافی باهوش نیستم

پاسخ جیم کویک به شما این است که: "اگر برای محدودیت هایتان می جنگید، باید آن ها را نگه دارید."


نوشتن افکار روزانه


باید مراقب افکارتان باشید و از آن ها آگاه باشید. برای این کار، خاطره نویسی یا ثبت وقایع روزانه و همچنین مراقبه و مدیتیشن ابزار مهمی است.  چون شما را نسبت به گفتگوی درونی که با خودتان دارید، حساس می کند و آن را نقد می‌کند.

مراقب افکارتان باشید. آنها زندگی شما را کنترل می کنند. زیرا آنها قدرت ایجاد واقعیت را دارند. آنچه در زندگی خود می‌بینید صرفا مجموعه ای از افکار است و به همین دلیل است که مردم، واقعیت های مختلفی در زندگی شان دارند. واقعیت شما محصول تفکر شماست.

ما انسان ها، همیشه در حال فکر کردن هستیم و احساس ما در آن لحظه، به آنچه که فکر می کنیم بستگی دارد. افکار ما می توانند یا مثبت باشند یا منفی. اما هرگز همزمان هم مثبت هم منفی نیستند.




از احساس‌تان بفهمید چه افکاری دارید


بنابراین احساس شما نتیجه آنچه فکر می کردید خواهد بود. به یاد داشته باشید که افکار شما قدرت کنترل احساسات شما را دارند. بنابراین متوجه خواهید شد که کنترل احساسات در افکار شما نهفته است.

اگر می خواهید واقعیت زندگی تان را تغییر دهید، طرز تفکر خود را تغییر دهید.
افکار مثبت باعث شادی، شکرگزاری و احساس خوب می شوند.
افکار منفی باعث ناراحتی، نا امیدی، ترس، حس بد و ناسپاسی می شوند.

بنابراین این شما هستید که انتخاب می کنید احساس خوشبختی کنید یا احساس بدبختی. اگر افکار مثبتی دارید احساس خوشبختی می کنید و اگر افکار منفی دارید احساس بدبختی خواهید داشت.